خلاصه داستان: امير عاشق شده ولي هرچه از عاشقي خود مي گويد كسي او را جدي نمي گيرد؛ تا اينكه نوك برج مي رود و تهديد مي كند اگر به خواسته اش نرسد به پايين مي پرد. اين جاست كه داستان شروع مي شود ..